زهرازهرا، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره
زهرازهرا، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره
زهرازهرا، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

سرباز کوچولو

روز زن

  سلام فرشته من امروز روز زن یا به عبارتی روز مادره روز ولادت حضرت فاطمه (س)  و امسال اولین سالیه که شما گل دختر رو دارم و به خودم میگم مادر  این روز رو بهت تبریک میگم  دعا کن که مادرخوبی برات باشم عزیز دلم تو رو به صاحب اسمت میسپرم خدانگهدارت ...
21 فروردين 1394

خاطرات عید 94

 سلام نفسم چهار عید بود که ناهار خونه یمامان بابایی دعوت بودیم وکه شما اونجا خیلی دختر خوبی بودی بعد از چند روز که خوابت کم شده بود شما اون روز از ساعت 2تا 6بعد از ظهر خوابیدی منم همینکه بلندت کردم چون میدونستم دیگه خیلی وقته که عوض نشدی مواظب بودم که منو کثیف نکنی اولش مشکلی نبود بعد از چند دقیقه بمیرم برات دیگه کلی خراب کاری کردی میدونم تقصیر خودم بود که زودتر از خواب بیدارت نکرده بودم و عوضت نکرده بودم خوب دلم نمیومد که از خواب بیداربشی . دیگه هیچی زود بابایی برگشتیم خونه من دیدم خیلی دیگه کثیف کردی خودت رو به بابایی گفتم بیا ببریمش حموم که بابایی قبول کرد و قرار شد اون ببردت حموم و من بیرون باشم اماده که خشکت کنم. ا...
15 فروردين 1394

اولین عید -نوروز 94

سلام دختر کوچولوی مامان سال نوت مباااااااااارک امسال عید با سال های پیش خیلی فرق میکرد امسال تو رو داشتیم عزیزک مامان من به خاطر اینکه ایام فاطمیه بود سفره هفت سین نچیندم و قرار بود سال تحویل بریم امامزاده یا شهدای گمنام ولی چون من تا آخرین لحظات داشتم خونه تکونی میکردم خیلی خسته بودم بعدم اینکه چون تورو اقا 7شب بود که مردنت حموم مامانم میگفتن که تو حموم بودی از خونه بیرونت نبریم که سرما نخوری این شد که دیگه سال تحویل رو خونه بودیم این اولین سالی بود که سال تحویل خونه بودیم. سال اول که منو بابایی عقد بودیم رفتیم شهدای گمنام خلدبرین که اونجا مراسم ویژه داشتن و بعدش هم یه زیارت عاشورا میخوندن. سال بعدش خ...
10 فروردين 1394
1